با عرض سلام
الف:ریشه اساسی اختلاف آن است که اهل تسنن به سیره خلفا روی آورده، و حتی اجتهادات آنان در برابر نصوص دینی را حجت میدانند، لذا حتی در مواردی که سیره خلفا برخلاف ظاهر قرآن یا پیامبر باشد، به آن عمل میکنند.
مثلاً در باب وضو، مسأله چگونگی شستن دستها نیز از سویی بازگشت به تردید در سیره پیامبر(ص) میکند و از سویی به تفسیر آیه شریفه : "فاغسلوا وجوهکم وایدیکم الی المرافق" بر اساس روایاتی که سیره پیامبر(ص) را توضیح دادهاند نحوه شستن دستها توسط آن حضرت از بالا به پایین بوده که مطابق روند طبیعی جریان آب است و کلمه "الی" که در آیه آمده به عنوان منتهای غایت ذکر شده است؛ یعنی حد نهایی شستن دستها را بیان فرموده است؛ لیکن بنا به تفسیر اهل تسنن "الی" در آیه بیانگر جهت شست و شو است.
وجه اصلی افتراق برادران شیعه و سنی از نظر مذهب آن است که شیعیان در فقه و نیز اصول اعتقادی خود پیرو مکتب اهل بیتعلیهمالسلام میباشند ولی برادران اهل سنت در این زمینه از فقیهانی غیر از اهل بیتعلیهمالسلام نیز تبعیت میکنند. همین امر موجب آن گردیده که تفاوتهایی عملی نیز در احکام بروز نماید.
پس از پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله وسلم افراد زیادی به عنوان صحابه و یا تابعین از آن حضرت نقل حدیث میکردند. این نقلها سرآغاز شکل گیری فقه و مکاتب فقهی بوده است.
متأسفانه به دلیل فاصله گرفتن حکومت و خلافت پس از پیامبر اکرمصلی الله وعلیه وآله وسلم این حکومتها بنا به دلایل سیاسی به ترویج افراد و مکاتبی که متفاوت با مکتب اهل بیتعلیهمالسلام بود همت گماشتند تا آن جا که حتی قرنهای بعد همه مذاهب فقهی دیگر رسمیت یافتند، ولی مکتب اهل بیت رسمیت نیافت.
درگیری مداوم شیعه با حکومتهای اموی و عباسی و عثمانی نیز مزید بر علت گردید. از همین رو می بینیم مذهب حنفی ترویج میشود ولی مذهب استاد ابو حنیفه یعنی امام صادق علیه السلام مسکوت میماند.
اگر ائمه علیهمالسلام دائماً از مظلومیت خود سخن رانده اند یکی از مظاهر آن همین مسأله بوده است.
وضوی همة مسلمانان تا خلافت عثمان صورت واحدی داشته و مانندوضوی کنونی شیعه بوده است. این مسأله با آیه قرآن نیز تطبیق دارد کهمیفرماید: «وامسحوا برؤسکم و ارجلکم» (سوره مائده ، آیه 6 ) در این آیهخداوند امر به مسح سر و پاها نموده است، در حالیکه اهل تسنن پاها رامیشویند، علت تغییر وضو این بود که عثمان در اواسط دوران خلافت خودنسبت به چگونگی وضوی پیامبر گرفتار تردید شد، او سپس وضوی پیامبر رابه شکلی که اکنون در میان اهل سنت مرسوم است اعلام نمود. این قضیهمورد مخالفت بسیاری از صحابه پیامبر واقع شد، لکن حکومت اموی بنا بهاغراض سیاسی در نقاط مختلف اسلامی شیوه عثمان را تبلیغ کردند و جویبه وجود آوردند که برخی از صحابه جرأت مخالفت با روش دستگاه حاکم رانداشت و در نتیجه این گونه وضو گرفتن رواج یافت.{برای آگاهی بیشتر ر.ک به: وضوءالنبی من خلال ملابسات التشریع، علیالشهرستانی.}
ب) تکتف(دست روی هم گذاشتن) در نماز سنتی است که از زمان خلیفه دوم رایج شد. وی پس از فتح ایران مشاهده کرد که نظامیان در برابر شاه اینگونه با احترام میایستند، سپس اعلام کرد که خداوند بیش از همه شایسته تکریم است و در برابر او باید اینگونه ایستاد. البته روایت ضعیفی نیز در کتب اهل سنت وجود دارد که پیامبر فرمودهاند ما پیامبران بدون تکتف نماز نمیخوانیم. ولی ضعف سند این روایت را از قابلیت اعتماد ساقط کرده است. علاوه بر آن از مفاد آن وجوب به دست نمیآید، لذا برخی از پیشوایان برجسته اهل تسنن مانند شافعی، فتوی به عدم وجوب آن داده اند.
نوشته شده توسط جعفر صباحی راد در چهارشنبه 90/8/18 ساعت 2:48 صبح موضوع | لینک ثابت
POWERED BY